امام حسین (ع)روزی برای خوردن غذا نشسته بود که غلامی برای پذیرایی حاضر شد .از اتفاق غذای داغ از دستش به روی پای امام حسین(ع) ریخت غلام وحشت زده شد و آیه ای از قرآن کریم را قرائت کرد که می گفت

       (بهشت از آن کسی است که خشم خود را فرو می خورد)

امام حسین(ع) پاسخ داد من عصبانی نیستم

غلام ادامه داد بهشت از آن کسی است که برادر خود را ببخشد

و امام حسین (ع) گفت من تو را می بخشم

و غلام آیه را اینچنین تمام کرد زیرا خدا نیکو کاران را دوست دارد

امام حسین (ع) بی درنگ پاسخ داد تو را آزاد می کنم !

دیگر برده من نیستی و چهار صد سکه نقره به تو می دهم